سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : یکشنبه 95/11/17 | 3:19 صبح | نویسنده : sultan

   «...می بینم وقتی نویسندگانی می خواهند شکوه قهرمانان را بشناسند چنین می گویند:

قهرمانان ما به طوری که گفتیم مبارزینی بزرگ هستند، ولی سلاح آنها اِعمال زور و تولید خوف نیست، بلکه عقل و دانش است.

دشمن آنها نوع بشر نمی باشند، بلکه با جهل مبارزه می کنند و علیه این خصم مشترک همه با شجاعت نبرد می نمایند.

وقتی یک قهرمان فاتح می شود، همه، یعنی مردم امروز و آینده فاتح می شوند. آیا امروز وقتی ما سوار یک زورق موتوری می شویم به یاد پیروزی فولتون1 در یک قرن و نیم قبل نمی افتیم؟ و آیا در موقع اعمال جراحی، لیستر2 به کمک ما برای نجات جان ما نمی آید؟

و چون اینان قهرمانانی هستند که پیروزی و افتخار آنها هرگز از بین نمی رود برماست که از آنها سرمشق گیریم. هرکس قهرمانانی را تقدیر و تجلیل می کند و هر دوره و هر ملت نیز قهرمانانی دارند. قهرمانان کسانی هستند که به قدری ما آنها را تقدیر می نماییم که هرگاه آرزوهای ما جامه عمل می پوشید می خواستیم مثل آنها باشیم.

اما انتخاب یک قهرمان موضوعی با اهمیت است، تا جایی که می توان گفت، انتخاب یک قهرمان چون پرستشِ او می باشد. و به همین جهت، با دقت باید آنها را انتخاب نمود. ما باید بسنجیم قهرمانان ما چگونه هستند، و چه چیزهایی را دوست می دارند. آیا آنها باید با فتوت و ترحم باشند، یا بیرحم؟ باید کریم و سخی باشند، یا ممسک و لئیم؟ آیا آنها باید خدای قهر و خشم به شمار بیایند و ابناء بشر را بترسانند یا برعکس، سعادت را نصیب افراد انسان بنمایند؟ ناپلئون جنگجو و جهانگشایی بزرگ بود، و هزارها خانواده او را فراموش نخواهند کرد، زیرا از جنگهای او آسیب دیدند. آیا ما می بایست در این کتاب او را هم جزو قهرمانان خود ذکر نماییم؟ و هرگاه نباید ناپلئون را جزو قهرمانان خود به شمار آوریم3، پس چه کسانی را باید انتخاب کنیم؟ ما چه کسانی را باید محترم بشماریم و روش آنها را سرمشق قرار بدهیم؟ قدر مسلم این است که قهرمانان ما می بایست اهل مبارزه باشند، ولی باید دانست آنها در چه میدان، و برای چه منظور مبارزه می کنند؟...4

باز، در جدی گرفتن مسائل زندگی، و حتی علاقه زیاد نشان دادن، و اصرار ورزیدن، برای صحیح کردن شکل زندگی، برای دیگران و جامعه ها و نسلها، می بینیم که:

آن بزرک را علاقه فراوان بود که استقامت و عدالت را بر سراسر پهنه گیتی گسترده ببیند، و استقامت در فرد، و عدالت در دولت. و او بسیار میل داشت دولتی را ببیند که در آن سقراط کشته نشود، بلکه به عنوان پادشاه انتخاب شود.5

 

1-رابرت فولتون(1765-1815)

2-بارون ژوزف لیستر(1827-1912)

3- در این سخن نیز گرایشی ست به اصالت دادن به فلسفه حیات، و احترام به سنن زندگی، که زورمندان آن را فراموش می کنند، پس باید آنان را فراموش کرد.

4- «تَراجِم حَیّةٌ لِاَعلام الفَلسفةِ الغَربّیة»

 

منبع: استاد محمدرضا حکیمی، فریاد روزها،ص127-129






  • paper | فال تاروت نه کارتی | buy Reports
  • بک لینک رایگان | فروش لینک دائمی