«دکتر شریعتی در متحول ساختن زن ایرانی و هویّت بخشی به آنان، نقشی عظیم داشت. با تصویری که از حضرت فاطمه-س- به دست داد( در کتاب فاطمه، فاطمه است)، و با شخصیّتی که از حضرت زینب-س- ترسیم کرد (در کتاب پس از شهادت)، زنان را به الگوگیری از این قهرمانان برانگیخت.
دوست دارم در ایتجا، برای ثبت درتاریخ، خاطره ای را بنویسم: اینجانب در سالهای1355-1357، در دوره دکترای دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، با اصرار زیاد استاد مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب، تدریس قبول کردن و نهج البلاغه را به عنوان درسنامه برگزیدم. شاگردانی که در آن کلاس ثبت نام کرده بودند، کمتر از 25 نفر بودند، اما بتدریج به تعداد آنها، و از دانشگاههای دیگر، افزوده شد، تا اینکه حدود سیصدنفر به این درس حاضر می شدند. نیمی از این جمع، خانمها بودند و همه با حجاب؛ و آن هم چادر سیاه، گویی اینکلاس، مجلسی از مجالس دینی بود، و داخل مسجد و حسینیه.این خانمها، چادریهای دکتر شریعتی و از کسانی که تحت تاثیر شریعتی، با آن معرّفی نامه اش از فاطمه و زینب، به حجاب گراییده بودند. خانمها دریافتند که مدل غربی برای زن، مدلی ارزشی نیست، و زن فقط تن نیست که از راه تن نمایی، شخصیّتی بیابد. زن صاحب رسالتی در حدّ بزرگترین مردان تاریخ است و حامل رسالت انبیایی.
آنان که به دکتر شریعتی یکسره انتقاد می کنند، چرا خدمات او را نمی بینند؟
البتّه موارد نقد و بررسی در اثار او وجود دارد، و علّت نوشتن وصیّت نامه اش نیز همین است، اما چرا هنر را پوشیده می دارند؟ آن هم هنری فرهنگ ساز؟»
مقدمه استاد حکیمی بر کتاب "شعله بی قرار" نوشته محمد اسفندیاری، ص11-12
.: Weblog Themes By Pichak :.