بسم الله الرحمن الرحیم
1. نخست ، عذر تاخیر در قدرشناسی از قدرشناسان که در این چهل روز پس از آن چهل روز دیگر، تسلیت ها نوشتند و گفتند و در این دو چله، چها که برما نگذشت. دو برادر را پس از عمری همسنگری، ازدست دادن و تنها ماندن با یک عمر، یاد و خاطره از روزهای سخت غربت دین تا تماشای موج بیداری دینی توامان، تلخ وشیرین است. مرحوم حاج شیخ علی آقا، متنعم به ذکر دائم و ریاضت مستمر و اخلاق وتواضع و استاد محمدرضا حکیمی، آموزگار عقلی ومعنوی ما درچشم بهم زدنی احضارشدند و رفتند.
سپاسگویی از آنهمه پیام های تسلیت و محبت تا چهلم ایشان به تاخیر افتاد.
2. بی شک اینهمه محبت و وفا از شما سروران، بیش از "اشخاص"، متوجه "اهداف" بود.
تجلیل از خادمان مذهب، بخاطر تجلیل از مذهب است.
کدام مذهب؟
آن دو بزرگوار (استاد محمد رضا ، و حاج شیخ علی آقا)، سالها برای دوازده مجلد "الحیات"، بقصد دوازده ضربه به گفتمان "مرگ سنت های الهی" کوشیدند تا در توفان "دین گریزی" و "انسان ستیزی"، انسان در پناه دین، آرام یابد و "قرآن و عترت" از زاویه ی گورها به متن زندگی بازگردند، چه "حیات انسان" در"حیات دین" و "حیات احکام دین" در "حیات حقوق انسان" است. هدف ، نشر فرهنگی بود که درآن ، غدیر، نه یک واقعه، بل حماسه ای در تثبیت "فلسفه سیاسی شیعه" با تاکید بر "وحدت اسلامی" است که چگونه علی ع با حق و حق با علی ع است بی آنکه "تفاوت مذاهب" به "تعارض مذاهب" بینجامد . "خورشید مغرب"، اشارت به آفتاب مطلق بود و یادآوری آن که بشریت از غیاب چه کسی رنج می برد ؟ و دانسته و ندانسته در انتظار کیست ؟ و انتظارفرج، انتظار معصومترین سیره حکومت و سبک زندگی است آنگونه که به رشد همه بشریت و بلکه همه موجودات زمین بینجامد .هدف، تبیین "قیام جاودانه" حسین ع ، نه تنها بمثابه مناسکی فرقهای ، بل طرح "انسان نو" و اسلام مردمی بود تا نسبت عاشورا را با انقلاب و عدالت و با مشروعیت حکومت ها تبیین کند. "سرود جهشها" از روشنگران تاریخ و از شهداء فضیلت میگفت تا فلسفه شورشهای شیعه در همه تاریخ را تبیین کند که اسلام، برای "اصلاح اعمال" است نه "توجیه اعمال"، و باید مراقب نفوذ قدرت و پول در حکومت اسلامی و سلطه آنها بر جامعه اسلامی بود.
در عرصه معرفت نظری نیز سخن از ضرورت مرزبندی میان "اخباریگری" و "اخبار گرایی" و تفاوت "اجتهاد" با "تقلید" در فلسفه وعرفان، و دفاع از "مقام عقل" و حریت در عقل ورزی و خطر تعبد در علم و فلسفه بود و آنگاه بازگشت به "کلام جاودانه" و تاکید بر تناقض کلام نور و کلام ظلمت در نسبت هبوط با هدایت که خدمت منحصر بفرد انبیا ع به بشر است. هدف از طرح "مکتب تفکیک" و معرفی بزرگان آن چون حاج شیخ مجتبی قزوینی رضوان الله علیه، و نظریه ی تفکیک "الهیات الهی" از "الهیات بشری" ، فتح باب گفتگو _ و نه سد این باب _ بود تا وخامت "تکفیر" را تعدیل کند و برای تلطیف تفاوت نظرها، باب "تفکیک" بجای "تکفیر" را بگشاید با تاکید بر استقلال "معرفت شناسی دین" که "تفقه درنقل" را "عقل ستیزی" ندانیم ، و نه سد باب مکاشفات عرفا و کشفیات فلاسفه کنیم و نه آنها را مطلق و آزمون ناپذیر بنماییم. چنانچه "وصایت" را نباید محدود به کرامات شخصی اهل بیت ع کرد بلکه بایسته است بدان، بچشم "جهانبینی جامع ومانع" ، و الگوسازی برای اندیشیدن و سبک زندگی و دولت سازی و عدالت گستری نگریست و بازگشت به قرآن، یک ارتجاع تاریخی نیست.
این سیره، از دامنه و سابقه "دانش مسلمین" گفت تا نشان دهد چگونه بشریت در تفکر نو و نگاه علمی، مدیون اسلام است و به اعتراف دیگران در دل تاریخ، نشان داد که اختراعات بزرگ و ابتکارات بنیانگذار تمدن جدید، کار مسلمین بود، از بنیانگذاری بسیاری معارف عقل نظری تا حکمت عملی و فلسفه اخلاق و حقوق تا نظامات علمی و ادبیات و هنر.
بزرگداشت "بیدارگران اقالیم قبله" از سید جمال و میرزای شیرازی و شیخ محمد خیابانی تا علامه امینی و... بود تا نشان دهد که چاره چیست و راه کجاست و مسیر تاریخ چگونه تغییر می کند؟
"هویت صنفی روحانیت" و مسئولیتهای علمی و عملی آن در تاریخ معاصر بویژه پس از انقلاب را پیش چشمها آوردن و به "تفسیر آفتاب" و خطر ابرهای ضدانقلاب از راست و چپ و از درون و بیرون پرداختن، از "امام در عینیت جامعه" و نفی سکولاریزم که همان تفکیک امامت ازجامعه است، گفتن و فراخوان بازفهمی "بعثت ،غدیر، عاشورا، مهدی" و انعکاس "فریاد روزها" و یادآوری "پیام جاودانه" از "مرام جاودانه" و ضرورت مجدد آموزش "استعمار شناسی" و ارتباط با انقلابیون جهان، از پیوند کربلا با غزه .
درعرصه ادبیات وهنر ، تاکید بر ترکیب "بلاغت و تعهد" و ضرورت "آیین نامه نگاری" در نظام ترجمه دینی در کشور و دفاع از شعر متعهد و پیوند ذوق و آرمان ، ترویج "عقل سرخ" جهت تصحیح درک اقتصادی در فقه تا تعقل اجتهادی در فلسفه پویا و معرفی بزرگان اساتید حوزه های علمیه مشهد و قم و نجف و اصلاح در نظامات حوزه برای پیوند میان خروجی حوزه ها با خواسته های پیامبر ص و اهل بیتش ع و "ضرورت توسعه فقه" و اخطار خطر انحراف و ارتجاع که درکمین انقلاب نشسته و موانع رشد انسانند و برانگیختن استعدادهای دانشگاه برای اصلاح جهتگیری نظام "علوم انسانی" و ارتباط آن با "علوم قرآنی" و به رخ کشیدن "جاهلیت مدرن".
از ارتباط "نان و کتاب" تا افشاء خاورشناسان و آسیبشناسی "دائره المعارف نویسی" های ناظربه اسلام و تشیع و تصحیح نسبت بزرگان شیعه و سنی در باب معارف اهل بیت ع ، و نیز از 150 سال مقاومت خونین ضداستعماری و همزمان، گفتگو با جوانان برای حفظ امید آنان به دین و انقلاب و جدائی ناپذیری توسعه از عدالت .
هدف " الحیات "، ارائه ی "توضیح المسائل" حکومتی و اجتماعی در کنار "توضیح المسائل فردی و عبادی" بود تا انقلاب اسلامی و نهضت بی نظیر امام خمینی از هر گونه انحراف و تحریف مصون بماند و شاید کسانی ندانند یا فراموش کرده باشند که نخستین کسی که تعبیر امام خمینی را به کار برد و نوشت و گسترد محمدرضا حکیمی در دهه 40 بود و تا پایان نیز دغدغه صیانت از ارزشهای اسلامی و انقلابی، دغدغه اصلی او بود و بی تاب دفاع از خلوص دین و هسته معرفتی انقلاب اسلامی بود. و میخواست میان ضعف و احیانا فساد این یا آن مدیر با ارزشها واحکام دین خدا نیز تفکیک شود و وحی و مفسرانش و بلکه انقلاب اسلامی، فدای قصور و تقصیر این وآن نشود و نهضت در تکامل دائمی باشد.
3. موسسه الحیات، جهت گسترش مولفه های تمدن سازی و خداباوری و انسان شناسی در مکتب آخرین پیام آور خداوند و اهل بیت او، تاسیس شد تا بدون نسبتها و تفسیرهای نادرست از این جریان فکر دینی و انقلابی، در نشر و تداوم این فرهنگ بکوشد.
4- و اما وصیت شرعی و قانونی اخوی بزرگ:
اینجانب محمدرضا حکیمی فرزند عبدالوهاب متولد 1314 شمسی در تاریخ 17 اسفندماه 1397 وصیت میکنم، تا آقای امیرمهدی (اخوی زاده) زیر نظر اخوان به موارد ذیل عمل نماید:
? کلیه حقوق مادی و معنوی مجموعه آثار چاپ شده مکتوب، ترجمه های آثار، کتاب های صوتی و تصویری ودیجیتال، مستندات (صوت، تصویر، دستخط و...) و نوشته های منتشر نشده و هر آنچه از اینجانب وجود دارد، در اختیار موسسه الحیات - مرکز حفظ و نشر آثار - میباشد و نظارت بر نشر و ترویج تمامی این موارد با این موسسه است.
? استفاده از عنوان «الحیات» برای هرگونه فعالیت علمی، فرهنگی، هنری منوط به رضایت اخوان و موسسه الحیات میباشد.
? برگزاری هرگونه بزرگداشت، نشر یادنامه، نقل خاطره و انتشار تصویر و صوت، با نظارت و تایید موسسه الحیات - مرکز حفظ و نشر آثار - میباشد.
? این وصیت نامه بر همه? نوشتهها و وصیتهای گذشته اینجانب حاکم است.( محمدرضا حکیمی)
اینک با وصیت ایشان، آقای امیرمهدی حکیمی موظف به انجام این امور و اداره موسسه الحیات است؛ و باید در نشر و تداوم این فکر و اندیشه بکوشد.
محمد حکیمی
.: Weblog Themes By Pichak :.