گروهی این امر را تبلیغ می کنند که دین از سیاست جداست.اینگونه کسان،با اینکه در این موضعگیری،دارای جهتهای گوناگونند،از دو حال،بیرون نیستند،یا جاهلند یا مغرض: اگر اسلام را می شناسند و نتیجه کناره گیری دین از سیاست را که زمینه فراهم ساختن برای تسلط تام ستمگران و جباران است،می دانند،بیگمان،مغرضند،و برای نشر مقاصد و اهداف مغرضانه و مرموز این موضوع غلط را تبلیغ می کنند-چنانکه د مواردی نیز این امر،شناخته گشته و تجربه شده است.
و اگر جز این باشد،مانند برخی از علمای ساده بی اطلاع،یا گروهی از وعاظ عوام،یا مقدسان از همه جا بیخبراینان همگی جاهلند،یا به اسلام و همه ابعاد آن،یا به فلسفه و نظام اجتماع،و مسائل مربوط به روابط داخلی و خارجی،و زمینه های استیلاء و استعمار اجنبیان،یا به همه اینها. البته گروهی نیز هستند-بویژه در میان علما و روحانیون ساکت قاعد-که از ترس و بزدلی است که در امور سیاسی اسلامی دخالت نمی ورزند،و دربرابر سیاسیونِ جبار خائن قدعلم نمی کنند و دم نمی زنند،لیکن برای حفظ آبروی خود، این عدم مداخله را به حساب تشخیص می گذارند، و امر را به بحث و منطق می کشانند که دین از سیاست جداست. با اینکه دین اسلام عین سیاست است،نهایت سیاست و مدیریت حقه،و اگر عالم آگاه ربانی ،در آن دخالت کند-که باید بکند-برای آلوده شدن به سیاست های فاسد و نجس نیست،بلکه برای اجرای سیاست حقه است، و کوتاه کردن ایادی سیاستهای باطل که باعث محو اسلام و فضیلت و آزادگی می شوند.
در اینجا خوب است استناد کنیم به سخن مبارک و موثر امام خمینی:
«گرچه در اذهان بسیاری از مردم، بسیاری از اهل علم،و بسیاری از مقدسین کرده اند که اسلام به سیاست چه کار دارد؛ اسلام از سیاست جداست .همان چیزی که آرزوی حکومتهاست ، و از اول اجانب و حکومتها، در اذهان ما القا کرذده اند، که آخوند به سیاست چه کار دارد؟. و وقتی از آخوندی عیب میگیرند میگویند: آخوند سیاسی است! * اسلام از سیاست جداست؛ دین علیحده وسیاست علیحده است.
اینها اسلام را نشناختهاند. اسلامی که وقتی حکومتش در زمان رسول اکرم(ص) تشکیل شد و باقی ماند عدل یا غیر عدل، و در زمان حضرت امیر(ع) – باز حکومت عادله اسلامی بود-حکومتی بود سیاسی،در همه جهات،مگر سیاست چیست؟ روابط حاکم و ملت، و روابط حکومتها و عامه مردم، روابط حاکم و سایر حکومتها، و جلوگیری از مفاسد موجود. همه اینها سیاست است. احکام سیاسی اسلام، از احکام عبادی بیشتر است. کتباهایی که اسلام در سیاست دارد،بیشتر از کتابهایی است که در عبادت دارد. این غلط را چنان در زهن جایگر کرده اند،و آقایان باورشان آمده که اسلام از سیاست جداست، و اسلام فقط احکام است،رابط بین اسنان و خداست،مسجد رفتن و قرآن خواندن و دعا کردن است! اگر این اسلام است،حکومتها هم با شما کاری ندارند. اما این اسلام نیستن. اسلام در مقابل طلمه ایستاده است. اسلام، در مقابل کفار و متحاسرین،حکم به قتال داده،حکم به کشتن داده است. آیا با اینهمه احکام مربوط به جهاد و قتال و دفاع و ... که در اسلام هست، اسلام، از سیاست دور است، و اسلام فقط به مسجد رفتن و قرآن خواندن و نماز خواندن است؟ دین این احکام[ احکام سیاسی] را دارد، . باید اجرا شود.»1
*البته در مواردی،منظور از «آخوند سیاسی»، آخوند وابسته به دستگاههای فاسد است. که در جهت اصلاح کار نمی کند،بلکه با آنها همکاری می کند. چنین کسی فاسد و خائن و مردود است،و بودنش در لباس روحانیت،خیانت دیگر و بزرگتری است. و معلوم است که در این مورد،منظورِامام نیست.(حکیمی)
1-از سخنرانی امام خمینی، به تاریخ 14 شوال 1397،6 مهر 1356،در نجف اشرف-نشری? روحانیون مبارز خارج از کشور.ص 23-25
تفسیر آفتاب ص29-31
همان44-46
.: Weblog Themes By Pichak :.