واقع این است که بسیاری از متفکران مذهبی که صلاح و اصلاح جامعه ها به ویژه،جامعه های اسلامی و جامعه ایران را، در حاکمیت مذهب تشخیص داده اند...معتقدند که باید در جامعه،مذهب با ابعاد عمیق و وسیع آن حاکم گردد. و باید این کار بدست آگاهان مذهبی تحقق یابد و این آگاهان باید آگاهانی باشند زاهد و ساده زی و وارسته از مطامع و بدور از تمتع خواهی و رفاه جویی و قدرت گرایی.این نظریه درست است و برای احدی خدشه نیست. در این نظریه 4 جزء اخذ شده است: 1-حاکمیت مذهبی 2- با همه ابعاد 3-به دست آگاهان 4-به شرط زهد و وارستگی و حریت فکری آنان.
باید دانست که این متفکران درباره حاکمیت مذهب در قرن 20مسیحی و 15اسلامی،در جهان پرمسئله معاصر،دیدی دارند و به روشی قائلند که بر تجربه و تامل بسیار در مسائل حیات انسانی و فلسفه سیاسی و نظام تربیتی و مبانی اقتصادی و اخلاق اداری دینی و نظام دفاعی اسلامی مبتنی است. و آنان از همان روش دم می زنند و از آن دفاع می کنند و خود را مسئول چیزهای دیگر و روشهای دیگر در صورتی که دچار ضعف و نقضی باشند نمی شمارند و کلیات روش یاد شده در نوشته های آنان آمده است،بنابراین اگر به فرض به کسی ظلم شد یا هتکی رفت یا از کسانی محرومیتی برطرف نگشت یا چیزهایی دیگر از عملکرها اتفاق افتاد،روا نیست به آنان پرخاش کنند یا از آنان بدی به دل راه دهند،که این همان است که شما گفتید و نوشتید و با شور و التهاب از آن دم زدید زیرا که معلوم نیست چنین چیزها همان هایی باشد که آنان گفته اند و نوشته اند و باشور و التهاب از آن دم زده اند. این متفکران خیرخواه جامعه و اسلام کلیات مقاصد و آرمانهای خود را در ترسیم یک حاکمیت مترقی و آگاهانه و عدالت گستر مذهبی در خلال نوشته ها و آثار خویش یاد کرده اند باید مورد تأمل قرار گیرد.
سپیده باوران ص112
.: Weblog Themes By Pichak :.