اطلاق «علم» بر «صنعت» ضایعه بزرگی است برای انسان و شناختهای انسانی و سعادت عقلانی و کمال شناختی انسان. صنایع،قوانینی است مربوط به عالم طبیعت و ماده، و در عین حال بسیار ناقص و غیرثابت. چگونه می توان نام علم نهاد بر کشف نسبی و بسیار محدود پاره ای از قوانین فیزیکی و شیمیاییِ پاره ای از اجسام عالم، و پی بردن به برخی از کرات آسمانی و کهکشانها، با جهل به هزاران چیز دیگر در همان کشف شده ها، و بر جای ماندن هزاران مجهول دیگر از همین جهان و از جهانهای دیگر، و نرسیدن به حکم قطعی در اغلب موارد درباره همین به اصطلاح معلومات؟ آری چگونه می توان اینگونه اطلاعات را علم شمرد به معنای حقیقی علم،با حبس بودن در حصار طبیعت و اسیر بودن در بند امکانات محدود علمی و ابزاری و اکتشافی؟
وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِیلًا
و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است(85 اسراء)
کلام جاودانه ص88
...و علم،علم به حقیقت شیء است،علم به قوانین اشیاء صنعت است. و «صنعت» را «علم» دانستن،جهلی دیگر است.نیز علم آن است که مایه در واقعیت و نفس الامر داشته باشد،عینی باشد؛ ذهنیّات،اصطلاحات است نه علوم، چنانکه شیخ الرئیس ابن سینا تصریح می کند که «ما با فلسفه و اصطلاحات آن،به حقیقت(و نفس الامر) هیچ چیزی پی نمی بریم،حتی به حقیقتِ عرضی از اعراض». التعلیقات ص34
آنجا که خورشید می وزد.ص122
.: Weblog Themes By Pichak :.