فهم علمی هر مکتب، فهم سره آن است، یعنی فهمی خالص، ناآویخته، تأویل ناشده، التقاط نازده،که ابعاد ماهوی مکتب مورد فهم محفوظ باشد. الهّیات قرآنی و محمدی و اوصیایی نیز مشمول همین قانون علمی است. و حفظ ارزش انسان به پیروی از همین روش حدگرایی در فلسفه هاست. در علوم ناقص و محدود تجربی و آزمایشگاهی نیز نباید انسان را در آنها محدود نگاه داشت، و از تکامل روز افزون تجربه نباید چشم پوشید، و نزدیک شدن تجربه را به واقعیت نباید ناممکن دانست، و از اوج توان درک انسانی-به مدد عقل و وحی- نباید غفلت کرد، و مقام انسان قادر بر «تأله» را نباید تا سطح انسانِ فقط سازنده ماشین افت داد.1
همانگونه که «فهم تقلیدی» آیات و اخبار اعتقادی در خور (و به نظر بسیاری از عالمان) پذیرفته نیست، «فهم تأویلی» آیات و اخبار، نیز چنین است، و به حکم عقل و نقل ممنوع است. پس با پرهیز از «فهم تقلیدی» آیات و اخبار معارض و «فهم تأویلی» آنها و رسیدن به «فهم تحقیقی» عقاید انسان مطابق واقع می شود. و حق و صحیح خواهد بود و کمال عالی انسان در فهمیدن و پذیرفتن عقاید حقه است، یعنی واقعیات هستی در گذشته و حال و آینده.2
1-اجتهاد و تقلید در فلسفه.مقاله: حدّ گرایی در علم و فلسفه.ص68
2-اخباری گری و اخبارگرایی.ص128
.: Weblog Themes By Pichak :.