فلسفه تشیّع این است: بشر، عزیزتر و گرامی تر از آن است که در برابر کسی جز خدا کرنش کند، و زیر بار حکمی جز حکم خدا -که آفریدگار اوست- برود. پس حاکم واقعی و راهبر اصلی خداست، و ما باید تحت حاکمیّت و ولایت خداوند قرار گیریم. دو چون خداوند متعال، از عالم اجسام و تماس با مخلوق منزّه است، پیامبر را می فرستد تا احکام او را بیان کند و حاکمیّت بخشد. پس پیامبر، نایب خداوند است در حاکمیّت و سرپرستی و ولایت. و همچنین پس از پیامبر - طبق آیات قرآن و احادیث خود پیامبر «ص» - امام معصوم، نایب پیامبر است در حاکمیّت و سرپرستی و ولایت. پس انسانِ مطیع و پیرو امام معصوم، مطیع و پیرو پیامبر است. و انسان مطیع و پیرو پیامبر، مطیع و پیرو خداست. (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ! أَطِیعُوا اللَّهَ، وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ، وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ. ).1
بنابراین انسان ِ موحّد کسی است که نه تنها حاکمیّت خداوند بر کائنات را پذیرفته است، بلکه حاکمیّت خداوند بر اجتماعات بشری را نیز پذیرفته است: بر جامعه بشری، و اعمال و رفتار فردی و جمعی انسانها، در همه جای جهان؛ و این، خداشناسی کامل و توحید جامع است. هیچ چیز از قلمرو حکم و حکومت خدا بیرون نیست، نه کائنات، نه اجتماعات.
و اگر چنین شد و شما در جاذبه پیشوایی معصوم قرار گرفتید، اگر در میدان مبارزات سیاسی باشید، چنان است که در محراب عبادتید، و اگر در محراب عبادت باشید، چنان است که در میدان مبارزات سیاسی هستید. و در این ایدئولوژی، مبارزه با ظلم و دفاع از مظلوم اصالت دارد (کُونوا للظّالمِ خَصماً و لِلمظلومِ عَوناً).2 و در این ایدئولوژی، کفر به طاغوتن و در افتادن با او، مقدّمه و اصل توحید است (فَمَن یَکفُر بالطّاغوتِ و یُؤمِنم بالله، فَقَد أستَمسَکَ بالعُروةِ الوُثقی).3
1-«سوره نساء»(4):59.
2- «نهج البلاغه»،ص 968.
3- «سوره بقره»(2):256
کتاب عقل سرخ، مقاله: موخره ای بر کتاب«خورشید مغرب».ص318-319
.: Weblog Themes By Pichak :.