سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : سه شنبه 95/7/20 | 12:45 صبح | نویسنده : sultan

...و حقیقت این است که تنها توجیهی که برای رکود عملی اسلام،پس از پیامبر،همین چگونگی و واقعیت صحابه است. چون این مسئله روشن است که پس از رحلت پیامبر اکرم ما اسلام -به معنای مجموعه تعلیمات آن در سطح عمل فرد و جامعه و حکومت- از نظر تحلیل تاریخی و شناخت جریانها و فرق کردن میان واقعیت و حقیقت در آنها، پیشرفتی چندان و چنانکه باید نکرد. آنچه هم بعنوان فتوحات عملی شد،بیشتر گسترش جغرافیایی و سیاسی بود تا نقل دادن و بردن مفاهیم و تعالیم قرآن(گو اینکه بیشتر سربازان و فرماندهان مخلص اسلام،به همان نیت نشر دین و تعالیم،پیش می راندند،اما سردمداران،در همه موارد،چنین نبودند). و از این رو، ویژگی های حکومت اموی،که حکومتی بود نژادی و مادی و مضاد با اسلام و دین و مغایر با حکومت قرآنی اسلام و برباد دهنده عظمت حق و حشمت قبله،خود باعث بیچارگی و استیصال اقوام مسلمان شد. و صدها حکم به ناحق داد،و صدها خون به ناحق ریخت،و تا آنجا کشید که اسلام را تباه ساخت. و چنان رسوایی نصیب اسلام کرد که سر فرزند پیامبر، در شهرهای مسلمانان،بر سر نیزه رفت و به دِیر ترسا رسید،و نوامیس وصی به عنوان اسیر، در بدر هامونها گشتند.

و این بود که نخستین بذرهای پیدایش «شعوبیه» از همینجا و از همینان شد. بنابراینشعوبیه زاده خود عرب است،عربِ اموی نژادپرست متجاوز،(معلوم است که مقصود از این عرب،بنی امیه اند و دیگر اعرابی که کارگزار و دنباله رو بنی امیه بودند...نه اعراب فداکار و مخلص صدر اسلام،که با ایمان آوردن به اسلام و فداکاریها و جانبازیهای خود در راه این دین و کمک به پیامبراکرم،باعث نضج یافتن دین خدا و نشر آن در جهان شدند،و ملتها و اقوام دیگر،از جمله ما ایرانیان،به وسیله آنان با اسلام و مسلمانی و قرآن و قبله آشنا شدیم)، عربِ به حکومت رسیده و قرآن بر طاق هشته،نه زاییده دست ایرانی، یا قومی دیگر. بنابراین برخی از نویسندگان عرب، یا دیگران، که از این بابت به ما ایرانیان حمله کرده اند،قضیه را-از روی جهل یا تعمد و غرض- وارونه دیده اند،و وارونه توجیه کرده اند.

حماسه غدیرص108-107

 

همچنین بنگرید به مطالب بخش عرب و فتوحات:

http://rahekhorshidi.parsiblog.com/category/%da%d1%c8/

 

http://rahekhorshidi.parsiblog.com/category/%dd%ca%e6%cd%c7%ca+%e6+%ca%c7%d1%ed%ce+%c7%d3%e1%c7%e3/




تاریخ : سه شنبه 95/5/26 | 1:23 صبح | نویسنده : sultan

در ادامه مقاله "واقعگویی نه مبالغه"

...در اینجا برای نشان دادن سهم عرب در دانش و تمدن اسلامی(با صرف نظر از مجاهدات و خونها و شهادتهای آنان در روزگاران نخستین اسلام و یاری کردن پیامبر اکرم و نقل و نشر اسلام) و اینکه بسیاری از آثاری که به زبانهای لاتین و عبری ترجمه شده(و مایه افتخار اسلام و اندیشه در جهان گشته است) از آثار عالمان و متفکران مسلمان عرب است. و هم اینکه بسیاری از مراجع دینی نیز از میان عرب برخاستند، تنی چند از آنان را برای اطلاع یا استحضار خاطر خوانندگان این رساله می آوریم:

1.سعید بن جُبیر واسطی-(  95هـ.ق)

عالم تابعی و مجاهد اجتماعی و از مفسران مشهور اسلام. وی در راه مبادی اسلامی و مجاهدات دینی و اعتقاد به حکومت عادل به دست حجاج بن یوسف ثقفی-والی عراق از سوی حکومت اموی-با شکنجه و سختی بسیار شهید گشت.

2.کُمیت بن زید اسدی-(126)

خطیب ،فقیه،حافظ قرآن و شاعر دینی-سیاسی و مجاهد مشهور، این شاعر درگیر مسلمانِ عرب در راه آرمانهای اسلامی به شهادت رسید.

3.محمد فرازی غطفانی-(ح 161)1

عالم نجوم معروف،مولف «زیج فزای» و «سند هند کبیر». این کتاب تا زمان مامون،در قرن سوم،تنها مبنای علم نجوم اسلامی بوده است. او نخستین کس است در اسلام که اسطرلاب ساخته است. برخی ساختن اسطرلاب را به پدر او ابراهیم فزاری نسبت داده اند.

4. خلیل بن احمد فراهیدی-(میان 170-175)

عالم نحو و فقه اللغه عرب و واضع علم عروض،استاد سیبویه و اصمعی و نخستین نویسنده کتاب لغت (کتاب العین) برای زبان عربی.

5.هشام بن حَکَم کِندی(شیبانی)-(ح200)

دانشمند جامع و استدلالی معروف و عقاید شناس مشهور اسلامی،از شاگردان برجسته حضرت امام جعفر صادق.

6.محمد بن ادریس شافعی-(204)

فقیه و عالم معروف،پیشوای مذهب شافعی.

7. ابن هشام،عبدالملک(218)

عالم ادبیات و نویسنده کتاب معروف درباره زندگانی پیامبر اکرم،یعنی سیره ابن هشام.

8.ابوالهُذیل علاف،محمد-(226)2

دانشمند و متکلم(عالم عقاید) معروف و از پیشوایان مشهور مکتب عقایدی اعتزال.

9.ابن سعد(230)

ابوعبدالله محمد بن سعد،معروف به «کاتب واقدی». عالم و محدث و مورخ مشهور اسلامی،صاحب اثر نامی « کتاب الطبقات الکبیر» در شرح حال پیامبر اکرم و صحابه و تابعان، و از مآخذ معروف.

10.یعقوب بن اسحاق کندی-(ح250)

نخستین فیلسوف جامع و مشهور در اسلام. اهمیت کِندی در فلسفه اسلامی و وضع اصطلاحات و تالیف و ترجمه،در فنون مختلف ،معلوم است. او «نخستین فیلسوفی بود که به فلسفه یونانی دست یافت و برای تطبیق آن با اسلام کوشید، و تصنیفها و شرحهای بسیار نوشت.»3

راجر بیکن، او و ابن هیثم و بطلیمیوس را در یک شماره قرار داده است.4

کاردانوایتالیایی او را جزء دوازده نابغه بزرگی شمرده است که از اول عالم تا سده شانزدهم پیدا شده اند. 5

11.ابوعثمان جاحظ-(255)

ادیب،متکلم،نویسندهء بزرگ،جانور شناس و مؤلف کتابهای معروف. بحث آثار او را مشتمل برتخمهای نظریاتی دانسته اند که بعدها پیدایش یافت : تحول و تکامل، انطباق با محیط، روانشناسی حیوانی.

12.بَتانی،ابوعبدالله محمد-(317)

نام وی در لاتینی: «آلباتگنیوس» یا «آلباتنیوس». از بزرگترین منجمان مسلمان. تمام عمر خود را صرف اَرصاد نجومی کرد. «زیج صابی» اثر او، معروف است.این اثر در قرن 12میلادی دوبار به لاتینی و در قرن 13،به امر آلفونسوی دهمکاستیل به اسپانیایی ترجمه شد، و سپس نالینو،متن عربی آن را با ترجم? لاتینی و شرح در سه جلد در میلان طبع کرد(1907-1899). زیج بتانی که مشمل بر نتایج رصدهای اوست نه فقط در بسط نجوم در دوره اسلامی موثر بوده، بلکه در قرون وسطی و اوایل دوره رنسانس در تکامل علم نجوم و مثلثات کروی در اروپا تاثیری عظیم داشته است...

جورج سارتن،مورخ معروف علم،که چند عصر از عصرهای علم را به نام دانشمندان اسلامی نامگذاری کرده است، به هنگام نامگذاری عصر رازی می گوید:

مشکل است بتوان میان او (رازی) و معاصرش بتانی یکی را انتخاب کرد. هر دو دانشمند بسیار بزرگی بودند که می توانستند مایه امتسار عصری بشوند...6

 13.ابوعثمان دمشقی-(320)

طبیب و ریاضیدان و از مترجمان معروف آثار علمی به عربی، از قبیل : آثار ارسطو ، اقلیدس، جالینوس، فرفوریوس و بایوس.

14.ابوالحسن اشعری-(ح324)

عالم و متفکر معروف ،پایه گذار مذهب معروف اشعری در کلام اسلامی و مولف « مقالات الاسلامیین»

15.ابوالحسن مسعودی-(345)

جغرافیدان، زمین شناس،مورخ ، جهانگرد، حکمت دان، محقق در طبیعیات، و مولف دایره المعارف تاریخی و جغرافیایی» مُروج الذهب»

16.ابن الاعلم بغدادی،شریف ابوالقاسم علی-(374)

عالم فلکی،رصدگر دقیق و معروف،مولف«زیج عضدی»

17.ابن الندیم،محمدبن اسحاق-(385)

ادیب،کتابشناس،فهرست نویس،مورخ و شرح حال نگار معروف،مولف کتاب نفیس و مشهور«الفهرست»

18. ابوالقاسم مسلم? مجریطی(مادریدی)-(ح398)

محقق ریاضیات و کیمیا و شارح«زیج خوارزمی» . « رتبة الحکیم» و «غایة الحکیم». دواثر معروف در کیمیای اسلامی. یا مستقیما اثر خود اوست یا از تعلیمات وی الهام گرفته است. کتاب اخیر زیرعنوان«پیکاتریس» به لاتینی ترجمه شده و یکی از تکیه گاههای ادبیات کیمیایی مغرب زمین بوده است.

19.ابوالقاسم زهراوی-(ح404)

به لاتینی«آبولکاسیس». بزرگترین جراح دوره اسلامی، اهل زهرا،نزدیک قرطبه. مولف دایره المعارف طبی«التصریف»، که مخصوصا قسمت جراحی آن اهمیت دارد.

20.سیدِ رضی،ابوالحسن محمد-(406)

عالم،ادیب،متکلم،مفسر،شاعر،نویسنده،اخلاقی،زاهد،محدث، مولف تفسیر«حقایق التاویل6» و آثاری دیگر، از جمله« مجازاتُ الآثار النبویه» و «معانی القرآن» و گردآورنده کتاب«نهج البلاغه».

21.شیخ مفید بغدادی،محمدبن نعمان-(213)

عالم بسیار بزرگ اسلام،معلم امت،دانای کامل و مرزبان نستوه حماسه جاوید در پایان سده چهارم و آغاز سده پنجم،ادیب،لغوی،محدث،مورخ،فقیه،حکیم،اجتماعی،عقایدشناس،مصلح،زاهد،متفکر، و صاحب تالیفات بسیار و ارجمند.

22.ابن هیثم بصری،حسن-(430)

به لاتینی«آلهازن». منجم،ریاضیدان،طبیب و بزرگترین فیزیکدانهای دوره اسلامی، و از بزرگترین محققین در علم نورشناسی. محققان تاریخ علمطرز فکر او را مانند دکارت می دانند. تالیفات بسیار(قریب100)در ریاضیات و فیزیک و نجوم به او منسوب است. معروفترین اثر وی کتابی است در علم«مناضر» که ترجم? لاتینی آن تاثیر کلی در اروپا داشته است. به گفته دکتر محمدرضا مدرو،محقق عرب،« اگر بگویم حسن بن هیثم در مرتبه انیشتین زمان جای دارد مبالغه نکرده ام».

ابن هیثم هنگام خسوف،تصویر نیمه خورشید را که سوراخ پنجره به دیوار مقابل عبور داده بود مطالعه کرد.و این نخستین گفتگو از اطاقک دوربین عکاسی است که هم? فنون عکاسی بر آن تکیه دارد. درباره نفوذ ابن هیثم در دانش اروپایی هر چه بگوییم مبالغه نیست. به احتمال قوی اگر ابن هیثم نبود،راجر بیکن به وجود نمی آمد. خود بیکن در کتاب(اوپاس مایوس)، در قسمتی که مربوط به«مرایا» است در هر مرحله از ابن هیثم سخن دارد. یا چیزی از او نقل می کند. تقریبا هم? جلد ششم این کتاب بر اساس تحقیقات این دانشمند طبیعیدان اهل قاهره تنظیم یافته است. تا دوران کپلر لئوناردو،مطالعات اروپایی دربار? نور بر اساس تحقیقان ابن هیثم انجام می شد...7

23.سّید مرتضی-ابوالقاسم علی-(436)

عالم بزرگ و پیشوای معروف،فقیه،اصولی،متکلم،شاعر،ادیب،نقّاد،لغوی،محدث،مناظر،مفسر،استاد شیخ طوسی،و صاحب بیش از 80اثر و تالیف. از جمله کتاب عظیم« الشافی فی الامامه». در بیان فلسفه سیاسی اسلام و حکومت معصوم.

24.ابن رشید قیروانی،حسن-(456)

ادیب،نحوی،لغوی،عروضی،نقاد و شعرشناس معروف. مولف کتاب معروف«العمده فی صناعة الشعر و نقده» و « الانموذج فی اللّغه»

25.زرقانی(ابن زرقیال)،ابواسحاق(نیمه دوم سد? پنجم)

منجم معروف و بهترین رصدگر روزگار خویش، و مخترع اسطرلاب موسوم به «صحیفه زرقالیه» و مولف زیجها و جدولهای مثلثاتی.

26.خطیب بغدادی،ابوبکر احمد-(463)

عالم مشهور حدیث که به«حافظ شرق» معروف بود. و فقیه و مورخ و ادیب. آثار علمی وی را بیش از  60کتاب دانسته اند. از جمله کتاب معروف« تاریخ بغداد» در 14 مجلد. و « الکفایة فی معرفة اصول علم الروایة» و « الجامع لاخلاق الرّاوی و السّامع».

27.ابن عبدالبرّقرطبی،یوسف-(463)

محدث و مورخ مشهور اسپانیایی و مولف کتاب«الاستیعاب فی معرفة الاصحاب» در شرح حال اصحاب پیامبر. و کتاب«جامع بیان العلم و فضله» و ...

28.ابن باجّه(ابن الصّئع)اسپانیایی-(533)

به لاتینی«آونپاکه» فیلسوف ،ستاره شناس،طبیب و طبیعیدان معروف. از آثار اوست کتاب« تدبیرُالمتوحّد». کتاب موسیقی او در غرب اهمیت کتاب فارابی ار در شرق داشته است. ترجمه عبری یا لاتینی برخی از آثارش هنوز باقی مانده است.

29.ابن طُفیل،ابوبکر محمد-(581)

به لاتینی«آبوباکر» فیلسوف و طبیب و ادیب معروف اسپانیایی. معروفترین آثار وی داستان فلسفی«حَیّ بن یَقظان» است مه یکی از بدیعترین کتابهای قرون وسطی است.

30.ابن رشد،ابن الولیدحمد-(595)

به لاتینی:«آوروئس»،بزرگترین فیلسوف مسلمان اسپانیایی و یکی از بزرگترین فلاسفه قرون وسطی،ابن رشد مانند ابوعلی سینا،از فلاسفه مشایی بود. کارهای او در شرح فلسفه ارسطو کاملتر از ابوعلی است. در شرح کبیر خود، برخلاف فارابی و ابن سینا، متن سخن ارسطو را از شرح خود جدا ساخت وهمین امر سبب شهرت زیاد وی در اروپا شد. ابن رشد تالیفات زیادی داشته است که اصل عربی قسمت اعظم آنها از میان رفته، ولی همین ترجمه های عبری و لاتینی بیشتر آنها در دست است. و به سبب همین ترجمه ها فلسفه ابن رشد تاثیر زیادی در فلسفه یهودی و فلسفه مسیحی داشته است.

31.جابربن افلح اسپانیایی، ابومحمد-(سده ششم)

ستاره شناس و ریاضیدان مسلمان از مردم سویل،مولف کتاب«الهیئه» یا « اصلاح المجسطی»، که در آن از نظریه بطلیمیوس در باب سیارات سخت انتقاد کرده است. در بخش مثلثات کروی این کتاب،برای نخستین بار، یکی از دستورات اساسی مثلثات کروی قائم الزاویه دیده می شود. کتاب او را جرارد کرمونایی به لاتینی ترجمه کرد. این ترجمه در سال 1534 در نورنبرگ به چاپ رسید،سپس به عبری نیز ترجمه گشت.

32.ابن جَزَری،عِزِّالدّین علی-(630)

مورخ و شرح حال نویش معروف،مولف تاریخ مشهور«الکامل» و کتاب « اسدُ الغابة فی معرفةِ احوال الصّحابه» که مشمل است بر شرح حال 7500تن از اصحاب پیامبر.

33.ابن فارض مصری،عمر-(632)

شاعر متصوف معروف که آثار منظوم او در عربی،به منزله دویان حافظ است در زبان ما. قصید?« تائیّه کبری» و قصید?«تائیّه صغری» از جمله آثار معروف اوست.

34.ابن البیطار اسپانیایی،ضیاءُ الدین عبداللّه-(646)

بزرگترین گیاه شناس و داروشناس قرون وسطی،برای مطالعه در گیاهان مسافرتهای علمی کرد. از آثار او کتاب«الحامعُ لِمُفردات الادویة و الاغذیه» است معروف به «مفردات ابن البیطار».

35.شهاب الدین تیفاشی-(651)

معدن شناس معروف اسپانیایی،که در مصر و دمشق تحصیل کرد. در مصر اقامت گزید و در قاهره در گذشت. کتاب معروف او، « ازهارُالافکار فی جواهر الاحجار» است، در 25 فصل. کتاب به زبان ایتالیایی ترجمه شده است.(1818).

36. ابن ابی الحدید،عزّالدّین-(655)

ادیب،شاعر و مورخ معروف مدائنی بغدادی. صاحب شرح مشهور بر«نهج البلاغه»-چاپ اخیر مصر در20 جلد. به تحقیق استاد محمد ابولفضل ابراهیم مصری.

37. ابن ابی اُصَیبِعه دمشقی،ابوالعباس-(668)

طبیب و استاد طب مشهور، از شاگردان ابن البیطار، و مولف کتاب(عیون الانباء فی طبقات الاطباء». در این کتاب شرح حال اطبای یونان و ملل دیگر و طبیبان مسلمان را گرد آورده است.

38.ابن مالک اسپانیایی دمشقی،جمال الدین-(672)

ادیب و نحو دان بسیار مشهور اسلام. و یکی از بزرگترین دستوردانان زیان عرب که قول وی همواره مورد استناد است. از آثار معروف او کتاب نحویِ منظوم« الفیّه» است که شرحهای بسیاری بر آن نوشته شده است.

39.ابن طاووس حلّی،سید جمال الدین احمد-(673)

از عالمان بزرگ و مشاهیر فقیهان شیعه. او را «فقیه اهل البیت» خوانده اند. آثار او بیش از 80مجلد است. از جمله : «بُشری المحققین» در فقه. چند تن از دیگر عالمان و محققان اسلام به همین عنوان(ابن طاووس)9 مشهورند. از جمله سیّد رضی الدین علی،معروف به«سید طاووس»(م-664)برادر سید جمال الدین احمد. رضیُّ الدین علی نیز تالیفات بسیار دارد. در حدود 40تالیف. از جمله کتاب« مُهَجُ الدعوات» و کتاب« اللُّهوف علی قَتلی الطُّفوف». دربار? وقایع کربلا. و کتاب، « فَرَجُ المهموم بمعرفة منهج الحلال و الحرام مِن علمِ النجوم».

40.محقق حلی،جعفربن حسن-(676)

عالم ربانی و فقیه معروف،جامع علوم و فنون. او را«فقیه الحکماء» خوانده اند. هنگامی که «محقق»گویند-بطور مطلق-او مراد است. آثار بسیار دارد. از جمله کتاب بسیار معروف«شرایعُ الاسلام».

41. ابن میثم بحرانی،کمال الدین-(679)

عالم،ادیب،فقیه،محدث،متکلم،فیلسوف،مدقق،اخلاقی،معروف به«عتالم ربّانی» و جامع کمالات بسیار. از جمله آثار اوست شرح بر «نهج البلاغه» که معروف است به«شرح ابن میثم» و کتاب«قواعدُ المَرام» در علم کلام و عقاید.

42.علامه حلی،ابونصر حسن-(726)

عالم بزرگ اسلام،جامع عقلیات و نقلیات، و از بزرگترین فقهای امت. مصلح دینی،مربی اجتماعی. او ار به این عنوانها ستوده اند :« زبان فقیهان و متکلمان و محدثان و مفسران و ترجمان و حکیمان و عارفان و سالکان. سخنگوی حق و کاشف اسرار دین. علام? مشارق و مغارب و خورشید آسمان مفاخر و مناقب». عظمت علامه حلی برون از حد وصف است. مجموعه آثار بسیار او یکی از غنی ترین مجموعه مواریث اسلام است. او در رشته های علمی بسیار تحقیقات سرشار کرده و تالیفات گرانقدر بر جای هشته است.

43.صفی الدین حلّی،عبدالعزیز-(752)

ادیب برجسته و شاعر مبتکر معروف که فنونی از شعر را به صورتی ابتکاری عرضه کرد. او نخستین کس بود که قصیده بدیعیّه را به سبک قصیده برده شرف الدین بوصیری ساخت. آثار او در نوع«مُوَشَّحات» و «زَجَل» و ابتکارهای او در نوع اول نیز معروف است.

44.هشام مصری ،جمال الدین عبدالله-(761)

ادیب و نحودان معروف عرب. مولف کتاب معروف مغنی(مغنی اللّبیب عن کتبِ الاعاریب) که در شرق و غرب،کتاب درسی محصلین مدارج عالی زبان عرب بوده است. این کتاب در مدارس قدیمه ایران از دیرگاه تاکنون تدریس می شود.

45.شاطر شامی،علاءالدین علی-(777)

ستاره شناس،منجم بزرگ و مخترع و سازند? ت رصد. مخترع دو نوع رُبع( از آلات رصدی قدما)_رُبع علائی(نمونه ساخت وی در کتابخانه ملی پاریس هست) و رُبع تام-مولف زیج شاطر و ...

46.شهید اول، محمد بن مکی-(786)

عالم ربّانی،فقیه متبحر بزرگ، محقق دقیق النظر،پیراینده مسائل فقه،زاهد متعبد اخلاقی،جامع علوم عقلی و نقلی و صاحب تالیفات گرانقدر فقهی و علمی که در آنها با دقت نظری شرایع اسلامی را تدوین کرده است. وی شعر را نیز نیکو می سروده است. او را پس از محقق حلی مذکور بزرگترین فقیهان شمرده اند و از شمار آن کسان دانسته اند که خدا برای هدایت و تکمیل نفوس خلق و نشر سعادت و فلاح در آبادیها می آفریند و موفق می دارد. وی کتاب فقهی دقیق و معروف « اَللُّمعَةُ الدَّمشقیّه» را، در مدت یک هفته در زندان تالیف کرد بی آنکه مدرکی از کتب فقها در اختیار داشته باشد جز کتاب« المختصرُ النافع»

47. ابن خلدون تونسی،عبدالرحمان-(808)

عالم و متفکر بزرگ،مورخ معروف و فیلسوف تاریخ تاریخ مشهور،بنیاد نهنده علم العُمران(فلسفه تاریخ)

48.دَمیری مصری،کمال الدین محمد-(808)

فقیه و عالم تفسیر و حدیث و ادبیات. شارح سُنن ابن ماجه و متخصص جانور سناشی،مولف کتاب معروف«حیاةُ الحیوان» .

49.ابن فهد حلی،ابوالعباس احمد-(841)

عالم محقق و از فقیهان معروف. او را جمال سالکان و مصباح مُتَهَجّدان خوانده اند و صاحب مقامات عالیه،در علم و عمل. وی تالیفات چندی دارد. از جمله:«عُدّةُ الداعی». درباره آداب دعا و نیایش.

50. شهید ثانی،زین الدین-(965)

عالم ربانی،فقیه،حکیم،عقایدشناس،شاعر،ادیب،عالم به ریاضیات و طبیعیات. بزرگ فقیهان و نمونه متالهان،مجاهد اجتماعی،و حماسه بان درگیر. صاحب تالیفات بسیار(بیش از60کتاب و رساله) که همواره مورد استفاده عالمان و طلاب غلوم اسلامی بوده است. از جمله شرح«لمع? اول،در فقه شیعی. و «منیةُ المرید» در آداب استادی و دانشجویی، و «اسرارُالصّلوة»، در بیان حقایق قلبی و عبادی مربوط به نماز ...

برای استحضار بیشتر درباره عالمان اسلامی، و اینکه کجاها و چه شهرها و کشورها و سرزمینهایی بوده اند و چه ویژگی هایی در علم و فرهنگ داشته اند می توانید-از جمله-به کتاب«روضاتُ الجنّات»(چاپ جدید در8جلد)-تالیف عالم معروف سید محمد باقر خوانساری،و کتاب«الاعلام»(در 13جلد)-تالیف خیرالدین زِرِکلی دمشقی و «لغت نام?» علام? دهخدا و «دایرةُ المعارف فارسی» و «علم و تمدن در اسلام» و «ریحانةُ الادب»، و امثال این کتاب مراجعه بکنید.

 

1-شماره ای که در میان دو هلال آورده می شود سال درگذشت نامبردگان است به تاریخ هجری قمری. "ح" به جای "درحدود" است.

2و3-"المستشرقون"-نجیب العقیقی.چاپ دارالمعارف مصر(1965-1964)ج1ص 85

4-المستشرقون ج1ص  85

5-"مقدمه برتاریخ علم"-جورج سارتن(3جلد)جلداول: از همر تا خیام.ترجمه غلامحسین افشار ص680

6-مولف "المجدی" گوید: "این کتاب شریف رضی،به اندازه تفسیر طبری یا بزرگتر از آن است" . ابن خلکان گوید: "مانند چنین تفسیری که رضی نوشته است بآسانی یافت نشود" .- "الغدیر" ج 4ص98

7-راجر بیکن(ح1214-1294) فیلسوف مدرسی انگلیسی،در آکسفورد و دانشگاه پاریس تحصیل و تدریس کرد، و ظاهرا آشنایی با کتاب "سرالاسرار" ارسطو در پاریس توجهش را جلب نمود... معتقد بود که علم مکمل دین است نه مخالف آن. به علوم طبیعی و تجربه و مشاهده اهمیت می داد. و به همین جهت او را از پیشروان روش تاز? علمی شمرده اند. دایره المعارف فارسی ج 1،ص491

8-تاریخ تمدن-ویل دورانت-ترجمه ابوالقاسم پاینده-(عصر ایمان )بخش دوم(تمدن اسلامی)ص224

9-مقصود از ابن طاووس در صورت نبودن قرینه در کتب فقه و رجال،همین جمال الدین احمد استو در کتب ادعیه و زیارات،رضی الدین علی،"ریحانه الادب" محمدعلی مدرس خیابانی-ج6ص58

منبع: کتاب "دانش مسلمین" علامه استاد محمدرضا حکیمی-ص59-70




تاریخ : دوشنبه 95/5/4 | 3:20 صبح | نویسنده : sultan

بخش دوم. بخش اول این مطلب در این پست

یک نویسنده فاضل ایرانی ، به مناسبت بحث خود،چنین می نویسد:

هنگامی که شاهان ساسانی، جز قتل عام حامیان و صاحبان عقاید جدید پاسخی به اعتراض مردم نداشتند، مبارزه مردم به صورت تلخی درآمد: همکاری با دشمن تازه نفس یعنی عربها.1

سادگی حکومت عرب[اسلام]، ندای دموکراسی اسلام، کلام پیغمبر اسلام که بعد از این دوران کسری و قیصر به سر رسیده است، مردم عدالتدوست را خوش آمد. و هنگامی که سپاه مومن  به مرز ایران رسید، چندین سپاه از مردم ایران در داخل کشور آماده برانداختن حکومت ساسانی بود. در جنگ مشهور به «سلاسل» حاکم شهر مجبور می شود که دهها هزار از مردم را زنجیر کند تا به دشن نپیوندند. در جنگ مداین، ایرانیان راه ورود به شهر را به عرب نشان دادند و دهقانان برای عبور حامیان فکر نو بر روی دجله پل بستند. شهر شوشتر از اطراف ایرانیان به مهاجم واگذار شد. حال شوش کهنسال نیز چنین بود. عرب دعوت کرده بود که همه ملتها، که بین آنان هیچ رجحانی نیست و فضیلت هرکس به پرهیزگاری اوست، برای اجرای عدالت گرد هم آیند. گفته بود که بین سپاه حبشی و سید قریشی تفاوتی نیست...

این نویسنده سپس می نویسد:

اما هنگامی که مردم ایران دریافتند که وعده های عرب2در عمل به صورت دیگری در می آید، و رسم ناپسندی [یعنی حکومت جباران] که به آن قیمت، در برانداختنش کوشیده بودند، دوباره به دست بیگانه زنده می شود...با عرب درافتادند.

خوب، اظهار این مطلب اختصاص به این نویسنده ندارد، بلکه دهها مستشرق و مستغرب، این سخن را گفته اند، و عده ای از مبلغان و مبشران مسیحی(که در حقیقت دلالان و داعیان استعمارند)، از این موضوع سوءاستفاده کرده اند، و با طرح غلط و القائات مغرضانه، ذهنیات برخی از جوانان مسلمان را آشفته ساخته اند.حالا چه باید گفت، چون مطلب -صرف نظر از برخی تعبیرات- تا این حد درست است که، آنچه اسلام آورد با آنچه خلفا و حکام عرب کردند، فاصله است فاصلة مشرق تا مغرب است. اما باید موضوع را مورد دقت قرار داد.

به گفتة علمای منطق -به هنگام تعدد موضوع- حکم نیز متعدد می شود درمسئلهء بالا، موضوع راباید دقیقا معلوم کرد و سپس حکم داد.عرب با ندای دموکراسی اسلام به ایران می آید و ایرانیان با آغوش باز از او استقبال می کنند و حتی مرزها و شهرهای خود را به او می دهند(این یک قسمت سخن)؛ ایرانیان با عرب به دشمنی بر می خیزند(این قسمت دیگر سخن). بی شک موضوع این حکم یکی نمی تواند باشد. یعنی: عربی که ایرانیان با آغوش باز از او استقبال می کنند غیر از عربی است که با وی به دشمنی بر می خیزند.

«عربِ اوّل» سپاه صدر اسلام است و به تعبیر نویسنده، «سپاه مومن عرب» که با ایمان راسخ به اسلام و با همه دعوتها و نداهای آزادی بخش اسلام، روی به سرزمین ها و از جمله ایران می نهد و اسلام را بر نیاکان ما عرضه می دارد،و به -تعبیر فرماندهان خودشان- نیامده است تا کشورگیری و فتح نظامی کند، بلکه آمده است تا مردم را از عبادت جز خدا و از ظلم حاکمان و موبدان رهایی بخشد و به عدل اسلام و قرآن رهنمون گردد. این،«عرب اول» است. و از این عربند همان مردان فداکاری که مشعل هدایت اسلام را به دوش کشیدند و فرا راه ملل و اقوام داشتند، و در راه آن مهاجرت کردند، و همه چیز خود را از دست دادند، و در شب زفاف از بستر به میدان جنگ رفتند، و درمیدان جنگ با بدن پر از جراحت هریک به خاطر آن دیگری آب نخوردند و تشنه جان دادند، و بر روی «سنگهای داغ مکه» برای نشر اسلام به چهار میخ کشیده شدند، و صدها تن در این راه فدا گشتند، و سپس در واقعه«عاشورا» به یاری پسر پیامبر شتافتند و برای بقای اسلام و اینکه روی حقیقت این دین انتشار یابد در برابر تیر و سنان و نیزه و شمشیر قرار گرفتند و قطعه قطعه شدند و سپس، برای دفاع از حریمِ«حکومتِ حق و عدالتِ قرآنی»، در دوره بنی عباس نیز، جهادها کردند و خونها دادند و زندانهای آل عباس را از خود و جوانان خود آکندند و ...این عرب است که از سوی ایرانیان-در صدراسلام و در دوران بعد-با آغوش باز استقبال شده است.

«عربِ دوُم»، گروهی بودند حقیقتاً دور از فرهنگ اسلامی و تربیت قرآنی .عده ای هواخواه و جیره خوار دربار بنی امیه و بنی عباس که به ناحق و به زور و قلدری بر ممالک اسلامی مسلط شدند، و همواره مورد نفرت اغلب مسلمین بودند، یعنی عرب دور از آل محمد«ص»،عربی که معاویه داشت و یزید و مروان و ولید و بُسر بن ارطاه و مسلم عقبه و حجاج بن یوسف و منصور دوانیقی و متوکل عباسی و... با آنهمه جنایات و آنهمه مظالم.

پس مینگرید که نخست باید حساب«اسلام» را از حساب«عرب» جدا دانست،و سپس باید عرب را دودسته کرد: عرب مؤمن و معتقد و وفادار به اسلام و فداکار در راه آن. این عرب همواره مورد احترام و محبّت فِرَق و اقوام مسلمان بوده است و خواهد بود. با این امتیاز که ما و دیگر ملتهای مسلمان،«دین حق» را و «کتاب» خدا را از طریق او به دست آوردیم. و دیگری عرب نامعتقد غدار پسر پیغمبرکش، کعبه ویران کن، ریاست طلب، دین تباه ساز، این عرب همواره مورد نفرت فرق و اقوام مسلمان بوده است، حتی خود عرب. مگر سپاهیانی که در رکاب علی(ع) با عرب می جنگیدند، خود عرب نبودند، مگر مختار که دمار از روزگار عرب دشمن آل علی بر آورد خود عرب نبود؟ مگر جنگهای صدر اسلام، در میان خود عرب نبود؟

پس در بحث و قضاوت و تحلیل، باید حساب دین مقدس اسلام را از عرب جدا کرد. و عرب را هم چنانکه گفتم دوقسم کرد. عرب، امتی بود که اسلام از طرف خدا به او عرضه شد، برخی پذیرفتند و ایمان آودند و برخی نه. و آنچه ما به عنوان اسلام می شناسیم و ملت ما بدان اعتقاد دارد، همان اسلام صدر اول است، اسلام محمدی، اسلا علی بن ابیطالب، اسلام بدر و حُنین، اسلام ابوذر و مقداد و سلمان و بلال و عمار یاسر و ... و این تفکیک، یکی از نقاط مهمی است که بر هر نویسندهء منصفی طرح کردن آن و توجه کردن و توجه دادن به آن ضروری است. همین است که شناختن و شناساندن درست تشیع را، به منظور دفاع از اصل اسلام، در برابر اعمال آن عده از عرب و طرفداران آنان که اشاره کردیم، واجب می کند، که آری اینطور شد که شمایان می گویید، ولی اسلام این نبود، اسلام، در پای منبر امام علی و امام حسن بود، نه در قصر معاویه و عمروعاص، اسلام در خیمه های حسین بود در شب عاشورا، نه در عیاشخانه های یزید و سپاهیان یزید، اسلام در خانة امام زین العابدین و امام محمدباقر و امام جعفرصادق، نه در دربار فاسد ولید و عبدالملک و منصور، اسلام در گوشه های زندان، همراه موسی بن جعفر زندانی بود، نه دربار آفرینندهء هزار و یکشب، و هکذا... !

پاورقی:

1-شگفتا که سپاه اسلام را که آمدند تا اسلام را برما عرضه کنند و به گفته سردارانشان، ما را از بندگی در برابر مخلوق برهانند و با خدا آشنا سازند، و به تعبیر«ملک الشهرای بهار» به ما معرفت بیاموزند، «دشمن» تعبیر کرده اند. خوب خود دانند، اگر اینگونه تعبیرات را مایه سوزاندن ریشه معنویت و سلب دین از جامعه و کمک رساندن به«دشمن واقعی»نمیدانند. و اگر نشر این گونه تعبیرات در میان طبقة جوان -که بیشتر آنان امکان و فرصت مطالعه متون تواریخ و تحقیق و تشخیص این مسائل را نداند- اضرار نمی شناسند، ماحرفی نداریم.

2 این تعبیر(وعده های عرب)،شایسته بلکه درست نیست، وعده عرب نبود، وعده خدا بود و اسلام و پیامبر و قرآن که کتاب خداست.و عرب خود مثل دیگر امتها مخاطب و مکلف بود به خطابها و تکلیفهایِ قرآن.

حماسه غدیر،ص142-138




تاریخ : پنج شنبه 95/4/31 | 5:45 عصر | نویسنده : sultan

بخش اول : بخش دوم در این پست

اسلام از روزی که همراه تیغه آفتاب طلوع کرد، طبقه ستمگر در برابرش قرار گرفتند و طبقه ستمکش پشت سرش(و هرگاه غیر از این بوده، اسلام نبوده است،چیزی بوده است به نام اسلام و حربه  دست بهره کشان و غفلت آفرینان اعم از سیاسی و روحانی)، اسلام دین آزادی است و دین توحید و دین حماسه و اقدام و دین رهایی بخشیدن و به زنجیر گسستنها کمک کردن. این بود که یکی از نمایندگان سپاه اسلام، به سردار ایران رستم فرخزاد -هنگامی که از وی درباره اسلام و مقصد اسلام از پیشروی و فتح توضیح خواست- چنین گفت:

الله ما را برانگیخت، و الله ما را فرستاد،تا مردم را از پرستیدن مردم رها سازیم و به پرستیدن الله رهنمون شویم. از تنگنای رسوم پوچ دنیاوی به رفاه و وسعت بکشانیم. از ستم ادیان[مقصود ستم متصدیان ادیان است و نظامها و تحمیلهای بس سنگین آنان] به عدل اسلام آوریم. هرکس این امور را بپذیرد، ما از او دست می داریم و سرزمینش را به دست او داده باز می گردیم.

این است هویت اصلی روی نهادن سربازان اسلام به مرزها و کشورها و از جمله کشور عزیز ما ایران. و این حقیقت، غیر از فساد بعدی حکومت اموی است و انحراف قطعی آن حکومت از اسلام، یعنی حکومت یزیدها و حجّاجها و...بنابراین هنگام سخن گفتن درباره حمله عرب به ایران، اگر سخنگو بیغرض باشد و از خیانت به معنویات بهراسد،ب اید میان این دو -یعنی اسلام و سلطنت بنی امیه و بنی عباس- فرق گذارد. ورود اسلام به ایران و استقبال مردم مذهبی خصلت ایران از دین حق و زنده اسلام، امری است و حکومت غاصب و فاسق و فاسد و هتاک و خونریز و غیرقرآنی اموی- و سپس عباسی- امری دیگر. این دو را نباید خلط کرد و به استناد آن حکومت و ذکر مثال از کارهای استانداران و عاملان آن، نباید به کار سپاه اسلام و آوردن دین اسلام به ایران، تاخت .

استعمار همواره و در هر جا، در تضعیف اسلام می کوشد، زیرا مهمترین مقاوم آشتی ناپذیر در برابر او اسلام است. چون تنها اسلام است که بر سر انسان معامله نمی کند، و به خاطر «حُسن روابط» و «جلب مصالح» و امثال این عناوین 180 درجه تغییر جهت نمی دهد.

با توجه به آنچه در کمال اختصار و اشاره گفته شد، هرکس به هرگونه، در سست کردن مبانی اسلامی و نیروی قرآنی اجتماع بکوشد، خدمت به استعمار کرده است و خیانت به ایران و ایرانی، نهایت برخی این کار را آگاهانه می کنند و با مزد و برخی ناخودآگاه و بی اجر. 1  

و از همین مقولهء خدمت به استعمار و خیانت به ملت شمرده می شود آنچه از ناحیه بعضی، درباره به اصطلاح حمله عرب به ایران، و دیگر مسائل مربوط به آورندگان اسلام به ایران، یعنی عرب، گفته و عمل و عرض می شود. هوشمندان می دانند که تعبیرات زشت و بی ادبانه(نمی خواهم بگویم لادینانه) در این باره، زیر هر عنوان ظاهر الصلاحی نیز که قرار داده شود ( برخی می گویند تاختن به عرب(بعنوان مهاجم) منافات ندارد با احترام بلکه اعتقاد به دین اسلام، اما با توجه هوشیارانه به این مسئله این نظر را نمی توان پذیرفت)، علاوه بر اینکه خلاف حقیقت گفتن است، خیانت است به ملت و خدمت است به بیگانه. خیانت است به جوانان معصوم تاریخ نخوانده و از این تحقیقات بی خبر، خیانت است به کسانی که دارای ذهن تحلیلی و اطلاعات کافی و امکانات مطالعاتی نیستند، خیانت است به جامعه و دشمنی با معنویت اجتماعی و طهارت قوی و موضع داشتن اسلامی و موازین اخلاقی و معنویت اعلای دین و خداپرستی و تقوای عملی، و نشر تحیّر و انحراف است در میان خلق، و راه استعمار را بازتر کردن است. گوینده هر که گو باش: خودی یا بیگانه، استاد یا شاگرد، کشیش مسیحی یا حاخام یهودی یا موبد زرتشتی، صاحب ادعا درباره ایران پیش از اسلام یا ایران اسلامی، فرمایش فرمایندهء از تلویزیون و دیگر وسایل ارتباط جمعی یا وسایل ارتباط فردی و ... .

1-حماسه غدیر ص80-81

2-ص85








  • paper | فال تاروت نه کارتی | buy Reports
  • بک لینک رایگان | فروش لینک دائمی