سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : جمعه 95/11/1 | 7:56 عصر | نویسنده : sultan

1. مسبوق بودن خلقت همه کائنات و ماسوی الله (اعم از مجرد و ماده) به عدم و حدوث حقیقی و زمانی عالَم(توحید ایجابی). و نفی حدوث ذاتی و قِدم زمانی عالم(توحید عِلّیِ مشایی، توحید وجودی-چه عینی، چه تشکیکی) در فلسفه و عرفان و حکمت متعالیه.

2. نفی محدودیت علم و قدرت ذات متعال

3. بطلان قاعده «الواحد». این قاعده یونانی، نفی کننده «فاعل مختار» بودن خداوند است( و دلیلهای فلسفی آن باطل است، چنانکه خواجه نصیر طوسی بدان تصریح کرده)

4. اراده «صفت فعل» است نه «صفت ذات» چنانکه در «احتجاجات مرو» مورد تأکید معصوم(ع)قرار گرفته.

5. نفی سنخیت میان «خالق» و «مخلوق»، تا چه رسد به عینیت- و نفی جهان بینی مبتنی بر وحدت وجود و موجود.

6. نفی دیدگاه انکار شرور، یا نسبی دانستن آن در جهان.

7. نفی جبر و تفویض و اثبات «امر بین الامرین»

8. اعتقاد به «بدا» و حقیقت آن، و تغییر مقدرات(محو و اثبات) و تأکید و تأثیر «دعا» در تقدیرها (مطابق ایات قرآن و تعالیم صریح معصومین(ع) ).

9. اثبات معاد جسمانی عنصری، و حقیقت آن.

10. اعتقاد به وحی ونبوت و حقیقت ان.

11. حقیقت «عقل» و حقیقیت «علم» و تمایز آن دو از نفس، و کیفیت حصول علم برای نفس و بطلان اساسی مسئله «اتحاد عاقل و معقول» که مستند است به کشف نه عقل. (و ابن سینا آن را امری ردیء و سخیف شمرده است).

12. عقل شناسی(معرفه العقل) قرآنی، که جهان از آن بی خبر است.

13. نفس شناسی (معرفه النفس) قرآنی...

14. سخافت اعتقاد به عقول عشره، و عقول عرضی، و افلاک نسعه و افلاک محدَّد، و نفوس فلکی و جاندار بودن اجسام دوّار...(«تُرّهات» به تعبیر سیدجمال الدین اسد آبادی) و اثبات «فلکیات قرآنی-حدیثی» که ابعاد اکتشافی امروز، در مباحث کیهان شناختی، قابل قیاس با آن تعالیم و مطالب نیست.

15. حقیقت «خلق»و «امر» (ألا ! لَهُ الخلق و الأمر...) اعراف

16. اسرار کائناتی و تکوینی و روحانی (شئونی) «لیله القدر».

17. حقیقت« حروف» و سرّ بیان (در «عَلَّمَهُ البیان»)

18. اسرار اسماء و آیات و آیتیت «مهدی موعود-عج-»، از نظر «خلقت» و «غیبت» و« اجرای عدالت» (در عصر ظهور) و «اسم»... .

19. توجه به رموز معارفی و اقدامی و «غوامض حکمت موجود» در احادیث و ادعیه معتبره» (أَحیَوا أمرَنا، فَإنَّ الناس لَو عَرَفوا محاسِنَ کلامِنا لَأ تَّبعُونا...)...

20. لزوم تلاش پیگیر، برای نشر تقوی وتعاون، و ستیز با شرّ و مخاصمت با آن (و تعاونوا علی البِّر و التقوی، و لا تعاونوا علی الإثم و العدوان)...(مائده2) ...کُونا لِلظالم خَصماً و للمظلوم عوناً (نهج البلاغه77)

21. کوشش برای تشکیل «حکومت عامل بالعدل» (إن الله یأمُر بالعدل...)(نحل90)

22. تلاش برای ایجاد «جامعه قائم بالقسط» (لیقوم الناس بالقسط) (حدید25)...

23. نشر علم و فرهنگ و فرهیختگی و تأسیس کتابخانه ها (اکتسب و بُثَّ عیلمَک فی إخوانک... و احتفضوا بِکُِتُبِکُم، فإنکُم سوف تحتاجون الیها) اصول کافی ج1ص52

24. تأکید بر حماسه های مقدس(و قَتلاً فی سبیلک فَوَفَّق لنا)

25. و در مجموع، آموختن حکمت ربّانی، از منابع وحیانی: حکمتهای الهی، سیاسی، اقتصادی، تربیتی، اخلاقی سلوکی، اجتماعی، دفاعی و مسائل دیگر... و مسائل دیگر... .

 

الهایت الهی، الهیات بشری.ص216-212




تاریخ : دوشنبه 95/9/1 | 8:0 عصر | نویسنده : sultan

موضوعی بسیار مهم و بنیادین، که در مورد «قرآن کریم» باید با شدّت و اهتمام، و بدون هیچ مسامحه و تساهل، بدان توجّه کرد، و برای غفلت مسلمین از آن چاره ای اساسی اندیشید، این است که قرآن کریم، کتابی «عینگرا» ست، نه کتابی ذهنی و ذهنگرا. قرآن، حتّی تفکّر و تعقّل را با عینگرایی کاملاً مرتبط ساخته است؛ و از ذهنگرایی فلسفی-هرفسلفه ای- بوضوح و تأکید و تکرار، پرهیز داده است، و همواره بشر را با اینگونه تعبیرها، به بیداری خوانده و بیدار کرده است:

«أَفَلَا یُبْصِرُونَ»؟ (سجده/27).

«فَأَنَّى یُبْصِرُونَ»؟ (یس/66).

«وَأَبْصِرْهُمْ فَسَوْفَ یُبْصِرُونَ»؟ (صافات/175). 

«أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ»؟ (یوسف/109).

«أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ»؟ (حج/46).

«أَوَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ»؟ (روم/9).

«قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ»؟ (آل عمران/137).

«قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ»؟ (عنکبوت/20).

-آیا سپس- نمی بینند( و چشم خویش نمی گشایند)؟

-پس کجا و کی می خواهند دید؟

-چشمانشان را بازکن، ممکن است ببینند !

-آیا زمین را نپوییدند؟

-آیا در جهان نگشتند (تا به حقایقی دست یابند)؟

-آیا به سیر در سرزمینها نپرداختند؟

بگو: در این زمین و آن زمین براه افتید، تا بنگرید که آفرینش از کدام نقطه آغازیده است( و سرّ آغازین خلقت چیست؟).

این آیات، نمونه ای از این شمار آیات است، که به تعبیرهای دیگر نیز آمده است، و همه آنها-و هماننندهای آنها- انسان را به بیداری، و باز کردن چشم خویش به روی حقایق و واقعیّات، و دیدن عینی( و متدبّرانه، و تجربه گرایانه، و بساونده) فرا می خواند، حتی این دیدن را مقدمه تأمّل و تدبّر و تعقّل، و ژرفنگری و ژرفکاوی و ژرفرسی می شمارد.

پیام جاودانه.ص128-129




تاریخ : شنبه 95/8/22 | 1:13 صبح | نویسنده : sultan

خدای بزرگ پنج چیز برای هدایت بشر قرار داده است که «پنج رکن هدایت» (ارکان خمیسه هدایت) اند، در ارتباط هم باید باشند تا هدایت کامل حاصل شود. و این پنج چیز همه از سنخ نوراند:

1-فطرت

2-عقل

3-وحی(کتاب آسمانی)

4-حامل وحی(پیامبر)

5-شارح وحی(وصّی پیامبر)

 

کلام جاودانه.ص134




تاریخ : یکشنبه 95/8/16 | 3:5 عصر | نویسنده : sultan

حیات تن به آب است و هوا، و حیات روح به علم است و دلالت.* علم در قرآن است و دلات(به چگونگی ِراه رسیدن به آن) در نزد معصوم. و هرچه جز این باشد، تاریکی است و گمراهی، و ظلمت است و ظلالت، و عدم وصول است به توهّمِ وصول، و گرفتاری در دام صنعت و اصطلاح است به تصور علم، و تسویلات و آراسته های نفسانی است که از خویگرشدن(تأنیس) با آن صناعات و اصطلاحات پدید می آید و غرور کاذب می آفریند.

* در کلمه «دلالت» و بار محتوایی آن دقت شود. علم-در واقع- آن است که «تعلّم می ذی علم» (آموختن از دارنده علم حقیقی) باشد و به دلالت او و تبیین او. در این صورت است که علم است و آثار «علم صحیح» از آن برای نفس عالم عالم پدید می آید، و از او به دیگران می رسد.

 

 

کلام جاودانه.ص17




تاریخ : پنج شنبه 95/8/13 | 12:0 صبح | نویسنده : sultan

مراتب عقل = عقل و تعقل از اهم به مهم:

1- عقل و تعقل وحیانی (دفائنی- فطری-نوری- العقل نور...)

2- عقل و تعقل عرفانی(با قلمروی بسیار محدود)

3- عقل و تعقل فلسفی (اشراقی-رواقی)

4- عقل و تعقل فلسفی (مشائی)

5- عقل و تعقل فلسفی-عرفانی (صدرائی)

6- عقل و تعقل استقرائی  7- تجربی (مادی و مربوط به جزئی از جهان کائنات).

 

 

معاد جسمانی در حکمت متعالیه.ص314




تاریخ : چهارشنبه 95/8/12 | 1:37 صبح | نویسنده : sultan

تهاجمی غیر عالمانه؛( به عقل «خودبنیاد دینی» و تعقل قرآنی، و به اعراض از «تعقل یونانی بنیاد التقاطی») جمعی از متفکران غرب، نظر به سستی بنیاد عقلانیت دینی در مسیحیت، علیه عقل دینی و دین عقلی و عقلانی قیام کردند و گفتند اصلاً دین امری عقلی و در خور تکاپوی عقلی نیست، باید با «احساس ایمانی» یا «وجدان اخلاقی» آن را پذیرفت. در برابر این تفکر قرآن کریم فریاد می زند: «أفلا تعقلون»؟

 

الهیات الهی الهیات بشری.ص237




تاریخ : یکشنبه 95/6/14 | 4:19 عصر | نویسنده : sultan

 تعبیر «عقلانیّت و دین» تعبیری است غیر علمی و غیر واقعی ، و اگر کاربردی داشته باشد ، در دنیای مسیحیّت و یهودیّت است و در مورد «عهدین» موجود که در آن مطالبی است غیر قابل انتساب به وحی و عقل. بنابراین ،چنین تعبیری در دنیای اسلام، بخصوص جهان تشیع ، با غنای عقلانی-معارفی بیکرانی که از برکت قرآن کریم و سنّت نبوی و تعالیم معصومین(ع) دارد ، هرگز نباید به کار برده شود ، که تعبیری است ناشی از جهل به ابواب معارف ، یا خدای ناخواسته- خیانت به حقایق تعالیم.

فاضلان آگاه و متعهد نباید آن را بپذیرند،تا چه رسد که در کتابها و مقاله ها بنویسند،و در رسانه ها آن را-یعنی تعبیر یاد شده را- عنوان کنند،که بسیاری را گمراه خواهد کرد.

اصل این تعبیر، از سوی ایادی استشراقی و استعماری و عوامل آنان وارد حوزهء فرهنگ اسلامی و قرآنی شده است، و خواسته اند دین اسلام را هم تا سرحد مسحیّت و یهودیّت پایین آورند و غیر قابل تعقل وا نمایند، و معارفش را در شمار آن معارفِ کذایی قرار دهند. و قرآن کریم را کتابی از گونه «عهدین» معرّفی کنند ؟ !

معادجسمانی در حکمت متعالیه ص315-استاد محمدرضا حکیمی 

 






  • paper | فال تاروت نه کارتی | buy Reports
  • بک لینک رایگان | فروش لینک دائمی